احمد شریفی مهندس صنایع اشاره دارد چالش های مهندسین صنایع در بازار کار به شرح زیرند:
ادامه متن در ادامه مطلب
1- کیفیت و امور وابسته به آن:
این زمینه کاری، فراگیر ترین و عمومی ترین موقعیت شغلی برای مهندسان صنایع است که البته بیش تر از همه زمینه ها مورد هجوم سایر هم میهنان غیر مهندس صنایع! قرار گرفته است! نمونه بارز این قضیه در بحث کنترل کیفیت است. مثلاً در کارخانه های تولید مواد شیمیایی یا سرامیکی یا مشابه آن، مدیران واحد کنترل کیفیت معمولاً مهندس شیمی، مواد یا متالورژی هستند و یا در کارخانه های قطعه سازی، مسئولان کنترل کیفیت، کارشناس رشته مهندسی مکانیک هستند. البته بگذریم که بخش عمده ایی از پست های کنترل کیفی در اشغال افراد با مدرک سیکل و یا پایین تر است! نکته مهم در این امر این است که، اصلاً کنترل کیفیت آماری برای واحدهای صنعتی کشور معنایی ندارد!
2- 2-مدیریت و تضمین کیفیت:
این زمینه کاری، به خصوص آن قسمت از آن که به ISO، OHSAS، EFQM و … مربوط می شود، به شدت مورد توجه همه اقشار جامعه است! البته من این ادعا را ندارم که مدیریت و تضمین کیفیت باید در انحصار مهندسان صنایع باشد، ولی شما هم حتماً من را تصدیق می کنید که دانش آکادمیک فارغ التحصیلان رشته های ریاضی، فیزیک، شیمی، جغرافی، مامایی! و … تقریباً هیچ ربطی به مفاهیم مدیریت و تضمین کیفیت ندارد! در یک مورد جالب من یک فارغ التحصیل رشته پرستاری را می شناسم که تا کنون در 15 پروژه ISO به عنوان مشاور حاضر بوده است.
3- برنامه ریزی نگهداری و تعمیرات:
این زمینه کاری به طرز عجیبی مورد هجوم مهندسان مکانیک و برق قرار گرفته است. در واقع این دوستان فعالیت های برنامه ریزی نگهداری و تعمیرات را بین خودشان تقسیم کرده اند و هیچ مهندس صنایعی را بین خود راه نمی دهند! البته این امر به این دلیل است که آن ها در برنامه ریزی نگهداری و تعمیرات کلمه برنامه ریزی را حذف نموده و فقط تعمیرات (و بعضی وقت ها نگهداری) را استفاده می کنند! از نظر این دوستان مدل ها و نظریه هایی که ما مهندسان صنایع در مورد برنامه ریزی نت خوانده ایم، به درد لای جرز می خورد!!!
4- برنامه ریزی و کنترل پروژه:
این قسمت از مهندسی صنایع هم، مثل بخش های قبلی مورد هجوم مهندسان غیر صنایعی! قرار گرفته است. به عنوان مثال مهندسان عمران با حضور همیشگی خود در کلاس های کنترل پروژه (چه داخل و چه خارج دانشگاه) ادعای مدیریت، برنامه ریزی و کنترل پروژه را دارند و البته معتقدند به دلیل این که آن ها به مراحل و دانش فنی پروژه های عمرانی مسلطند، پس برنامه ریزی و کنترل پروژه آن را هم باید خودشان انجام دهند! که البته حوادثی از قبیل فرو ریختن ساختمان هشت طبه در سعادت آباد تهران هم، زیر سر مهندسان صنایع نفوذی است که در امر خطیر کنترل پروژه های عمرانی فضولی می کنند!!!
"در شرایط برابر با یک مهندس عمران که با خاک و پی آشناست و کنترل پروژه هم می داند،مهندس صنایع نمی تواند قد علم کند.اشاره ی آقای شریفی به خوب نبودن بازار کار کنترل پروژه می باشد."
www.faraztadbir.com